برگ

واژه های در راه مانده

برگ

واژه های در راه مانده

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

من خمیازهی جلسههای متوالیام،

پوست پرتقالهای جلسه مدیران دور سر من حلقه میشود.

من عددم، رقمم، اکسلهای متعددم.

من اعتبارم؛ انباشته میشوم پشت فعالان مدنی.

من روبان قرمزم. قیچی میشوم، افتتاح میشوم.

واریز کن، رسیدم را بگیر.

امضا کن، بالاسریام را بردار.

من خاک کفشهای معاون‌ام؛ از حاشیهی شهر که برگشتی توی ماشین واکس بزن من را.

من سؤالهای تکراریام؛ من دستکشیدنِ روی سر ژولیدهی کودکام.

من دغدغهام، عادت میشوم.

من دردم، مسکن میشوم.

من عزمهای لحظهایام، وعدههای هیجانزدهام.

 من حساب سالهای باقیماندهی مدیریتام. من اضافه خدمت‌ام.

من درد مشترک بودم، همه فریادم میزدند. بس کن. گوشمان گرفته.